علوم لازم برای هر مسلمان
بسم الله الرحمن الرحیم
لزوم کسب علوم لازم مسلمانی
همهی ما عمر صرف میکنیم. هیچ کدام از ما- جوان یا پیر- مستثنی از این قاعده نیستیم. همه به زبان میگویيم که میمیریم اما در عمل، گویی هزاران سال زنده خواهیم بود. کسی که بگوید من میمیرم باید باور داشته باشد که مرگ یعنی برنامه ریزی برای ابدیت. یاد مرگ به همین معناست یعنی بناست امتحان بگیرند؛ آمادهای؟ همهی ما باید تذکر این را داشته باشیم.
یکی از مسائل بسیار مهم، کسب معرفت است. یک پایهای از فهم دین برای همه لازم است. هفتهای یکساعت که این جا با هم گفتگو می کنیم، در طول سال، با همهی حواشی که دارد، 50 ساعت میشود. 50 ساعت را اگر بخواهیم از لحاظ درسی حساب کنیم، 3 واحد درسی در طول سال میشود. در 10 سال یا 20 سال، 60 واحد درسی و 2 یا 3 ترم میشود. هر مسلمانی که بخواهد به خودش برسد - نه کسی که فقط می خواهد نماز بخواند که حساب او جداست- بیش از این مقدار حرکت لازم دارد؛ پایه ای از ادبیات عرب . (عربی آن مقداری که قرآن بفهمد). پایه ای از منطق وبرخی علوم اسلامی را لازم دارد.
اگر دوستان میخواهند، رفقای طلبه اظهار آمادگی کردهاند که کتاب تهیه شود و به رفقا آموزش دهند. حداقل هفتهای یک ساعت مباحثهای. مانند یک قطره ى آب که به مرور زمان، یک کوه را سوراخ میکند، با همین کارهای خرد، کارهایی که انسان فکر نمی کند به مرورحاصل میشود. برنامهریزی شود نه برنامهی سنگینی که به کسی فشار بیاید. این ها را یا به صورت تدریسی که رفقا تدریس کنند آموزش ببینند، یا به صورت مباحثه ای که آخر مباحث، پرسش وپاسخ شود طوری که یک سری کتابها دور شود.
رفقایی که تمایل دارند با زبان قرآن بیشتر آشنا شوند، با منطق یعنی روش تفکر آشنا شوند، مقداری با سایر علوم اسلامی آشنا شوند، اسامی شان را بدهند تا برنامه ریزی کنند. هم cd آموزشی، هم کتاب وهم استاد هست همه چیز برای کسی که بخواهد رشد کند، امروز مهیاست ودیگر هیچ عذری ندارد.
7-6 قرن قبل یکی از علمای سنی رسالهای در رد مذهب امامیه نوشته بود. آن زمان نه پست ونه ایمیل نبود. یکی شیعه ای نامه را گرفت و به کوفه آورد. آن زمان کوفه مرکز علمای شیعه بود. مراکز علمای شیعه قم وکوفه بود. رساله را به یکی از علمای شیعه داد و گفت پاسخ بده. پاسخ را گرفت سفرهایی که شاید هرکدام دو سال طول میکشید، پاسخ را گرفت و به بلخ رفت. دوباره ردیهی آن را گرفت وبه کوفه آورد .
دوباره پاسخ را به او در بلخ رساند وگفت دیدی مغالطه کردی؟ گفت من اینها را هم جواب می دهم. باز ردیههای آن را گرفت و این جا آورد ودراین راه مرد.
این علوم به این شکل به بنده و شما رسیده است. اگر کسی 100 سال قبل بود و شاید بهانه میآورد که ما مشغله داریم وکتاب نیست. کتاب را میگرفتند و از روی آن نسخه با دست برمی داشتند؛ استنساخ میکردند. چاپ نبود. برای ما که همه چیز در دستمان هست، عذر و بهانهای مثل کار دارم مورد قبول نیست. همه غرق درهزار کثرتیم. در حالیکه دقت نداریم پس خودت چه؟ کار تو چه بود؟ این ساختمان را ساختى. هم تو هم جسد تو هم این ساختمان، همه برای عدم است. برای خود ت چه کار کردی؟ خود انسانیت ات کجاست؟همه اش شکم وخواب؟ کجاست؟ بنده کجا هستم شما کجا ئید؟ انسان زمانی را بگذارد که بعد بگوید خدایا یا امام زمان عج، نماز واجب بود که به فرض آنها را خوب بخوانیم، من در هفته 5 ساعت یا 4 ساعت یعنی روزی نیم ساعت به طور متوسط، برای این که جانم را پاک کنم وقت گذاشتم. این قلیل است از من بپذیر. مگر نمیگویید 8 ساعت خواب، 8 ساعت زندگی و 8 ساعت عبادت؟ 8 ساعت عبادت کجاست؟ چه کسی ضرر میکند؟ ظرف هایی که میتوانست اقیانوس شود، انگشتدانه مانده و بهحد نصاب نرسیده، از دنیا خارج شد.
برگرفته از بیانات حجت الاسلام و المسلمین استاد نخاولی – سی ام بهمن 1393