کودکی:
ایشان در تاریخ دهم شهریور سال 1353 هجری شمسی مصادف با 14 شعبان المعظم درمشهد مقدس و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشودند. با توجه به عشق و علاقه وافر به فراگیری قرآن و معارف الهی و علوم اسلامی به طور جدی و از همان تحصیل ابتدایی، با شرکت در جلسات مختلف قرآن به فراگیری علوم تجوید، قرائت و حفظ قرآن پرداختند و در ادامه جلسه ای را با هم دوره ای های خود تاسیس کردند.
نوجوانی:
در سال سوم راهنمایی، پدر و مادر محترم خود را با فاصلۀ اندکی از دست دادند و نزد دو برادر خود به زندگی ادامه دادند. ایشان میفرمودند: «تنها چیزی که مرا ازایام غمبار توانست عبور بدهد و مونس تنهایی من در آن مصائب بود، پناه بردن و اُنس با قران کریم و تلاوت آن بود.»
همزمان با شروع مقطع متوسطه و ادامه تحصیل در رشته ریاضی دبیرستان سلمان فارسی، از محضر اساتید مختلف خصوصا علوم قرآن و معارف مشهد بهره جستند وخود نیز به مطالعات مستمرتفسیری خصوصا تفسیر شریف المیزان مشغول بودند.
جوانی و تولدی دیگر:
در سال 1372 در رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی مازندران و در شهر ساری مشغول به تحصیلات عالی شدند. مدتی بود که برای فراگیری علوم معرفتی و رسیدن به کمالات عالیه توحیدی به دنبال استاد بودند تا اینکه بالاخره در ماه مبارک رمضان سال 1374 در شهر ساری، لطف الهی شامل حالشان گشت و با مرحوم استاد آیه الله مهدوی رحمة الله علیه از شاگردان علامه طباطبایی رحمة الله علیه آشنا شدند. ایشان در آن زمان به جهت مسافرت از قم به ساری آمده بودند. حضرت استاد آن ماه مبارک را تماموقت در خدمت ایشان بودند و همین ملاقات با آن مرد الهی، نقطه عطفی در زندگی ایشان گردید. استاد میفرمودند:«در آن ماه مبارک، قسمتهایی از تفسیر شریف المیزان و مثنوی معنوی را در جلسات چند ساعته به طور خصوصی از ایشان فراگرفتم و ملازم بیست و چهار ساعتۀ ایشان بودم.»
پس از بازگشت مرحوم آیه الله مهدوی رحمة الله علیه به قم، در اثنای تحصیلات علوم پزشکی هر فرصتی را محترم شمرده و به قم مسافرت مینمودند و تا چند سال اندکی که از عمر شریف استادشان باقی مانده بود، در محضر ایشان زانو زده و با روش تفسیری مرحوم علامه طباطبایی و اخلاق و عرفان عملی به معنی واقعی کلمه مانوس شدند.
در همان سالها، اندوه سهمگین دیگری بر ایشان وارد شد و آیت الله مهدوی به لقاء الهی شتافتند.
ایشان همزمان با ادامه تحصیل در رشته پزشکی، علوم حوزوی را با عشق زایدالوصفی فراگرفتند و از درس معارف اساتید قم ازجمله حضرت آیت الله ممدوحی رحمة الله علیه و اساتیدی که عرفان و معارف اسلامی را تدریس می کردند، استفاده نمودند.
در سال 1381 در رشته پزشکی از شهر ساری فارغ التحصیل و در سال 1382مشغول خدمت سربازی شدند و در درمانگاه پادگان 04 بیرجند به طبابت مشغول شدند و همزمان بعد ازظهرها در دو مدرسه علمیه بیرجند (مدارس معصومیه و رضویه) به تدریس منطق، فلسفه، فقه، اصول فقه و نیز نهج البلاغه پرداختند.
پس از اتمام خدمت سربازی و عزیمت به مشهد، همزمان با تدریس، از درس خارج اساتیدی چون حضرات آیات سید حسن مرتضوی و اشرفی شاهرودی حفظهما الله بهره مند شدند. ایشان علاوه بر:
* تدریس در دانشگاه علوم اسلامی رضوی و مدارس حوزه علمیه خراسان و عضویت در هیئت علمی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
همچنین برگزاری دوره های مختلف کارگاهی برای اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مسئولین ارشد قوای مجریه و مقننه و...
برخی شاخصههای علمی حضرت استاد:
1) قرآنمحوری:
محوریت قرآن نسبت به منابع دیگر در کسب معارف الهی، شاخصۀ اول روش علمی ایشان است. به گفتۀ ایشان: «منظور از قرآنمحوری این است که همه معارف الهی از قرآن شروع شود و به قرآن ختم بشود و قرآن، مبدا و معاد معارف الهی باشد؛ بهنحوی که اعتقاد داشتهباشیم اگر علمی به قرآن منتهی نشود، به طور صحیح حرکت نکرده و آن علم، تولد درستی نداشتهاست و نتیجه و حتی مرگ درستی نخواهد داشت.»(مقالۀ «تحقّق قرآنمحوری در علوم اسلامی با تکیه بر نقش علامه طباطبایی(ره) در آن»- همایش ملی مرجعیت علمی قرآن کریم)
البته منظور ایشان روش «قرآن بسندگی» نیست که بخواهیم منابع دیگر را کنار بگذاریم، بلکه هدف تحقق جایگاه محوری قرآن نسبت به دیگر منابع در حرکت علمی است.
2) عرضۀ متشابهات بر محکمات
روشی که قرآن کریم در ابتدای سورۀ مبارکۀ آل عمران برای حل مسائل میآموزد این است که در هر موضوعی مطالب محکم و قواعد روشن را بشناسیم، سپس در هر مطلب متشابه و چند وجهی، به محکمات آن موضوع، مراجعه کنیم تا از حیرت گمراهی، بیرون بیاییم.
استاد بزرگوار، این روش قرآنی را نه تنها درموضوعات کلان توحید و معاد و ... پیاده میکنند، بلکه آن را در ریز موضوعات آنها و حتی تک مسئلهها تا جایی پیش میبرند که به جوابی روشن و قابل اعتماد در مسئله برسند؛ جوابی که محکمات آن از خود مسئله تا کلانترین مسائل معرفتی، روشن است. ایشان بر اساس این آموزۀ قرآن و عترت، معتقدند کسیکه محکمات یک موضوع و نسبت آنها با یکدیگر را بهخوبی نمیشناسد در نزد خداوند، حجتی برای استنباط و کار اجتهادی در آن مسئله ندارد.
3) داشتن منظومۀ فکری منسجم
از آنجا که ایشان، سنگ بنای علمی خود را بر معارف قرآنی نهادهاند و محکمات موضوعات مختلف را از قرآن کریم، استخراج نمودهاند، به شبکهای منسجم از معارف دینی دستپیدا کردهاند که اجزاء آن یکدیگر را تقویت نموده و مخاطبِ پیگیررا پس از مدتی به شاکلۀ ذهنیِ مستحکمی سوق میدهند.
سخن را در همین مقام به پایان میبریم و برشمردن ویژگیهای عملی و اخلاقی ایشان را به دیگران میسپاریم.
گفتمش پوشیده خوشتر سرّ یار خود تو در ضمن حکایت گوش دار
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
و الحمد للّه ربّ العالمین