نگرشی دیگر به قرآن (ناموجود)
چگونه قرآن را از کتابی صرفاً مقدّس و قابل احترام و تیمّم و تبرّک به کتاب زندگی ساز تبدیل کنیم؟
کتاب «نگرشی دیگر به قرآن» به این مسأله ی اصلی پاسخ میدهد. این کتاب با هدف تغییر زندگی و حرکت به سوی زندگی قرآنی و چگونگی ارتباط با قرآن نوشته شده است و راههای رسیدن به زندگی قرآنی را نشان میدهد.
فصل اول این کتاب عهده دار تبیین آسیب شناسی ارتباط ما با قرآن است. می توان این فصل را با این سؤال معرّفی کرد:همان گونه که مثلا اگر یک روز چای نخوریم سردرد می شویم که به این معنا است که چای در زندگی ما تأثیرگذار است آیا واقعاً قرآن به اندازه ی یک(( چای )) در زندگی ما نقش دارد و با نبود آن،احساس مشکل می کنیم؟!
فصل دوم آن در پی ایجاد احساس نیاز به قرآن است که این احساس نیاز با تغییر نگاه نسبت به حقیقت انسان،زندگی و قرآن ایجاد می شود.این فصل،این دغدغه را ایجاد میکند که باید زندگی را با قرآن تنظیم کرد. بعد از مطالعه این دو فصل خواننده به این نگاه می رسد که زندگی روزمره گرفتار تنگناها و تاریکیهاست و باید از این فضای بسته و کور رها شود.
فصل سوم کتاب عهدهدار اثبات برتری قرآن در میان مدّعیان نجات انسان از زندگی روزمره است؛ که در حقیقت روح اصلی و نقطه مرکزی قرآن را تبیین می کند.
بعد از اینکه فهمیدیم آنچه میتواند ما را نجات دهد قرآن است؛ این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان از قرآن استفاده کرد؟ فصل چهارم عهده دار پاسخ به این سؤال و دستورالعمل بهره برداری و استخراج معارف قرآن است. در این فصل دستورالعملی گام به گام بیان شده که راه استخراج حقایق از قرآن و انس با قرآن را نشان میدهد.
شرط رسیدن به مقصود و مطلوب قرآنی دور بودن از آسیبها و خطرهایی است که در مسیر وجود دارد. فصل پنجم کتاب بیان همین آسیبها و خطرها و راه مصونیّت از آنهاست.
کسی که زندگیاش قرآنی و مذاق روحش الهی شود،زندگی آسمانی در زمین خواهد داشت و از تمام محدودیّت ها همراه با حفظ تعادل زندگی ظاهری عبور خواهد کرد.رسیدن به این نوع از زندگی که نتیجه ی زندگی قرآنی است در فصل ششم بیان می شود.
در پایان اصلی ترین سؤالاتی که پس از خواندن این کتاب به پاسخ آنها خواهیم رسید را با هم مرور می کنیم:
1.همان گونه که مثلا اگر یک روز چای نخوریم سردرد می شویم که به این معنا است که چای در زندگی ما تأثیرگذار است آیا واقعاً قرآن به اندازه ی یک(( چای )) در زندگی ما نقش دارد؟!
2.چرا تاکنون در برخورد با قرآن دچار تغییر نشده ایم و قرآن تأثیر شگرفی در جان و زندگی ما نگذاشته است؟!
3. مشکل اصلی از کجا آب می خورد که اگر به مدّت چند روز قرآن از زندگی ما حذف شود احساس هیچ مشکلی نمی کنیم؟!
4.اصلی ترین رسالت قرآن در زندگی چیست؟
5.حتماً در چرخه ی کار-استراحت-کار،گیر کرده اید و از آن خسته شده اید، بنابراین سؤالتان این است که: راه رهایی از زندگی تکراری و ملال آور چیست؟
6.راه خروج از محدودیت های موجود در زندگی و اتصال به نامحدود و بی نهایت چیست؟
7.می خواهم دید خودم را نسبت به قرآن ابتداً تغییر و سپس ارتقاء دهم؛ راه آن چیست و باید برای این تغییر ابتداً نسبت به چه چیزهایی نگاهم را تغییر دهم؟
8.حقیقت انسان چیست و نهایت سیر او تا کجاست؟
9.می گویند: هر که او ارزان خَرَد ارزان دهد – گوهری طفلی به قرصی نان دهد ؛ آیا تا به حال به قیمتِ خود فکر کرده ایم یا اینکه خود را مُفت فروخته ایم؟!
10.درخت سرو زنده است و زندگی می کند یعنی... ، گربه زنده است و زندگی می کند یعنی... ، من و شما زنده هستیم و زندگی می کنیم یعنی... ؛ به نظر شما حقیقت زندگی یک انسان چیست که او را متمایز با زندگی گیاهان و حیوانات می کند؟!
11.(( قامت رشیدِ قرآن خیلی بلندتر از این حرفهاست))؛ به نظر شما قامت رشید قرآن، بلندتر از چه حرف ها و اهدافی است که خداوند برای آن در نظر گرفته است؟!
12.آیا تا به حال درباره ی این سؤال فکر کرده اید که: حسّاس ترین مقطع زندگی کدام است؟!
13.فرض کنید دوست شما این سؤال را دارد که :((دنبال یک برنامه ریزِ مطئمن و یک برنامه ی جامع و برتر برای حسّاس ترین مقطع زندگیم می گردم؛ جایی برای مراجعه سراغ داری؟)) چه پاسخی به او می دهید؟
14. مهم ترین خصوصیت قرآن کدام است که آن را در افقی برتر از تمام کتب بشری و آسمانی قرار داده است؟
15.حدود 50 اسم در خود قرآن و حدود 95 اسم و ویژگی در روایات برای قرآن بیان شده است اما چرا از میان تمامی اینها کلمه ی(( قرآن ))به عنوان اسم بر روی این کتاب قرار داده شده است؟!
16.فرض کنید به کشوری سفر کرده اید که سوغات و هدیه های بی نظیری دارد و شما هم سرمایه ی بزرگی در کارت بانکی خود دارید اما کارت شما در بانک های آنجا خوانده نمی شود. حتی نمی توانید به رستوران بروید و غذا بخورید! حال، وجود این کارت بانکی و همراه بودن آن آیا باعث خوشحالی شماست یا حسرت بیشتر؟! سرمایه ای عظیم( قرآن ) در دست داریم اما تهی دستیم!!! چرا؟
17.چگونه می توان از این تهی دستی و خسارت نسبت به قرآن بیرون آمد و به ارتباطی دوستانه، اثر بخش، دل چسب و پر بهره با قرآن رسید؛ ارتباطی که اگر یک روز این رابطه نباشد حسّ ناراحتی، خلأ و دلتنگی، وجودمان را فراگیرد؟
18.می خواهم به هم نشینی و اُنس با قرآن و زندگی قرآنی برسم؛ راه آن چیست؟
19.به نظر شما آیا می شود فردی ورزش کند اما عظلات او قوی نشود؟ اگر نه، پس چرا بسیاری از ما نسبت به قرآن اینگونه هستیم که: بسیار زیاد قرآن را قرائت کرده ایم ولی بدون تعارف تقریباً همان حسّی را نسبت به قرآن داریم که قبلاً داشته ایم!! به نظر می رسد جا دارد این سؤال را بپرسید که دستورالعمل قدم به قدمِ قرائت مطلوب و اثر بخشِ( که موجب تغییر حسّ، نسبت به قرآن می شود) قرآن چیست؟
20.تاکنون استغاثه و توسّل به اهل بیت را شنیده اید و تجربه کرده اید اما آیا استغاثه و توسّل به قرآن را هم شنیده بودید و تجربه کرده اید؟!
21.آیا مصرف دارو به تنهایی بدون پرهیز از موانعِ رسیدن به سلامتی موجب رفع بیماری می شود؟اگر نمی شود که قطعاً هم این چنین است بنابراین موانع و خطرات حرکت به سمت زندگی قرآنی چیست؟
22.چرا برخی با اینکه دائما با قرآن ارتباط دارند اما نه تنها که در حال درجا زدن هستند بلکه گمراه تر نیز می شوند؟!
23.می خواهم از نظر شخصی انسانی متعادل، منطقی، پرنشاط ، دارای اراده قوی و از نظر خانوادگی دارای زندگی خانوادگی گرم و سرشار از صمیمیت، دل چسب و عاشقانه و... باشم؛ راستی کیست که این آرزوها را نداشته باشد؟!ممکن است سؤالتان این باشد که: آیا با قرآنی زیستن به این اهداف دست خواهم یافت؟ اما باید بگوییم: نه تنها به این اهداف بلکه به اهدافی غیر قابل تصوّر! دست خواهید یافت.