
در حقیقت هر آیت، تجلی نفس آورنده اش است . چون نفوس انبیا باهم متفاوت است آیاتشان هم با هم متفاوت است و آیت سیدالانبیا سید الآیات است و غیر قابل قیاس با آیات دیگر. آیت یعنی نشانه و راه رسیدن. پس آیت کبری یعنی برترین نشانه و نزدیک ترین و اقرب طرق الی الله .

یکی از مباحث مهم در بحث اعجاز تشخیص سحر و امور خارق العاده از اعجاز است. باید دانست که نفس انسان قدرت های عجیبی دارد که ما از آن خبر نداریم. تا صد سال پیش اگر کسی خبر می داد که با 5 گِرَم ماده تمام این فضا را روشن می کنم همه می گفتند که عجب آدم شیاد یا دروغگویی است. اما الان با همین مقدار اورانیوم این امکان پذیر است. نفس انسانی شبیه یک نیروگاه هسته ای است.

هر آیتی در ذات خود این خدا نما بودن را دارد و وقتی خدا نما بودن فرض دارد که خودنما نباشد و از خود، خودی نداشته باشد. به این معنا تمام عالم آیت خدا هستند. این اشاره به همان کلام نورانی حضرت امیر المومنین علیه السلام است که می فرمودند:مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ وفیه:به هیچ چیزی نظر نکردم، مگر آنکه قبل از آن چیز و بعد از آن چیز و با آن چیز ودر آن، خدا را دیدم.

اول بحث اینست که مردم تعجب می کنند یک نفربتواند با خداوند ارتباط برقرارکند و منذر بقیه مردم باشد. برای توحید ربوبی حدوسطی که می آورندتوحید خالقیت است. ابتدا میفر ماید:قل هل من شرکائکم من یبدوالخلق ثم یعیده قل لها الخلق ثم یعیده: بگو کدامیک ازکسانیکه شمامشرکین می پرستید خلق میکنند،اعاده میکنند. در آیه بعد می فرمایند: «قل هل من شرکائکم من یهدی الی الحق قل لله یهدی للحق».

حقیقت دارای مراتبی تا بی نهایت است چون مراتب درک حقیقت به مراتب وجود بوده و مراتب وجود نیز نامتناهی است. بنابراین تا بی نهایت مرتبه و حقیقت در این وجود است.

این عالِم، به اندازه خودش آیت است. القابی که درقدیم به کسی نسبت می دادند واقعا متناسب با حالش بود اما اکنون متناسب با درجات علمی است.اولین بار کلمه آیه الله به علامه حلی نسبت داده شده و واقعا هم نشان خدا بودند و در هفت سالگی مجتهد بودند!

ذکربه معنای ورد نیست. ورد آنچه است که بر زبان می رانیم. اصل ذکر یعنی یادخدا بودن و توجه داشتن به خداوند است. ا ین توجه اعم ازاین است که با ذکر لسانی(ورد) همراه باشد یا نباشد. نمازذکراست اما دربعضی حالات نمازخواندن حرام است. اما ذکر درهمان حالات صواب وحَسَن است.

چرا ما تابع رسول اکرم هستیم؟ چون ادعایش را پذیرفتیم؛ ادعای انبیا این هست که من از طرف خدا برای دعوت و هدایت شما آمده ام و از طرف خدا برای شما طرح و برنامه آورده ام. وادعای مثلا این افرادی که به عنوان کسانیکه مدعی کاذب نبوت بودند همین بود. مثلا علی محمد شیرازی ملقب به باب بعد از اینکه ادعای واسطه بودن بین خلق و امام زمان را کرد بعد از یک مدتی ادعا کرد خود امام زمان هستم، بعد از یک مدتی گفت پیغمبرم؛ دین اسلام نسخ شده و من ابطالش می کنم و دین جدیدی می آورم؛

حق های کوچک را عقل می فهمد. اگر انسان زیر پا بگذارد و خراب کند، حتما حق های بزرگ را نیز زیر پا خواهد گذاشت. حق های کوچک خیلی وجدان انسان را ناراحت نمی کند. مثلا اگر با یکی دعوایمان شد و از آن شخص غیبتی کردیم توجیه بیاوریم چون عصبانی بودیم.